قدح گرفتن. صراحی گرفتن. کنایه از نوشیدن شراب و باده خواری است: پیاله گیر که عمر عزیز بی بدل است... حافظ. به احتیاط ز دست خضر پیاله بگیر مباد آب حیاتت دهد بجای شراب. صائب
قدح گرفتن. صراحی گرفتن. کنایه از نوشیدن شراب و باده خواری است: پیاله گیر که عمر عزیز بی بدل است... حافظ. به احتیاط ز دست خضر پیاله بگیر مباد آب حیاتت دهد بجای شراب. صائب
قیاس کردن. مقایسه کردن. سنجیدن. اندازه گرفتن: قیاس از درختان بستان چه گیری ببین شاخ و بیخ درختان دانا. خاقانی. ز تاریخها چون گرفتم قیاس هم از نامۀ مرد ایزدشناس. نظامی. کار پاکان را قیاس از خود مگیر گرچه باشد در نوشتن شیر شیر. مولوی
قیاس کردن. مقایسه کردن. سنجیدن. اندازه گرفتن: قیاس از درختان بستان چه گیری ببین شاخ و بیخ درختان دانا. خاقانی. ز تاریخها چون گرفتم قیاس هم از نامۀ مرد ایزدشناس. نظامی. کار پاکان را قیاس از خود مگیر گرچه باشد در نوشتن شیر شیر. مولوی